90/6/21
5:59 ع
چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرهای مورد توجه خود خواستگاری کنند؟این سؤال از سؤالات بسیار مهم و قابل توجه است و شاید برای بسیاری از دختر خانم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. برخی معتقدند چرا فقط آقایان همیشه به خواستگاری دختر ها می روند؟ چه اشکالی دارد زمینه ای فراهم شود که در صورت مساعد بودن شرایط بعضی دختر خانم ها هم از آقایان مورد توجه و علاقه خود خواستگاری کنند؟
چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرهای مورد توجه خود خواستگاری کنند؟این سؤال از سؤالات بسیار مهم و قابل توجه است و شاید برای بسیاری از دختر خانم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. برخی معتقدند چرا فقط آقایان همیشه به خواستگاری دختر ها می روند؟ چه اشکالی دارد زمینه ای فراهم شود که در صورت مساعد بودن شرایط بعضی دختر خانم ها هم از آقایان مورد توجه و علاقه خود خواستگاری کنند؟
البته باید اذعان کرد که بسیاری از دخترها نیز چنین نمی اندیشند و دوست دارند شاهد آمد و شد خواستگاران متعدد باشند و از میان آنان، کسی را برگزینند که موجّه تر بوده ، از قابلیت همسری و بالاترین توان آرامشگری برخوردار باشد.
شایسته است در ارتباط با این سؤال اساسی، توجه علاقه مندان را به نکات زیر جلب نماییم:
به رغم مشابهت میان هوش و توانمندی های ذهنی دختران و پسران، تفاوت های موجود در خصیصه های زیستی و ویژگی های عاطفی دخترها و پسرها نشانگر شاکله ی خاص شخصیتی هر کدام از دو جنس است. دختر خانم ها در کنار وظیفه خطیر همسری و آرامشگری، از ارزشمندترین قابلیت انسانی یعنی توانایی مادر بودن نیز بهره مند هستند. قابلیت و شایستگی مادری، خود آمیزه ای از ویژگی های خاص زیستی و صفات برجسته عاطفی و احساسی است. از این رو ایفای بهینه نقش همسری و توفیق عهده دار شدن وظیفه بزرگ و سرنوشت ساز مادری از نشانه های شخصیت برتر و کمال وجودی زنان میباشد.
چنین تفاوت های بارز شخصیتی میان زن و مرد ، ضرورت بهره مندی فوق العاده زنان از احساسات لطیف و عواطف عمیق ، خود بستر پدیدآیی نگرش ها، رفتارها و نیازهای ویژه ای را در وجود آن ها فراهم می آورد. به همین دلیل است که زن ها به حمایت عاطفی، روانی و اجتماعی بیشتری نیاز دارند، زیرا هرچه پدیده ای ارزشمند تر باشد ، باید مورد حمایت و پشتیبانی بیشتری قرار گیرد.
این در حالی است که زنان عموماً دوست دارند همسرشان فردی باشد که شخصیت او جلوه گر اقتدار منطقی و عاطفی است. به عبارت دیگرنسبت به مردانی که از صفاتی همچون اعتماد به نفس، قدرت رهبری و مدیریت، شجاعت و حمایتگری بهره مند نیستند نظر مثبتی ندارند. مردان نیز غالباً دوست دارند همسرانشان منبع آرامش و شخصیت وجودی شان مملو از مهر و عطوفت،منطق و صبوری باشد.
تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.
خلاصه کلام آن که ساختار شخصیتی هریک از دو جنس زن و مرد به گونه ای است که هر کدام ویژگی های لازم را در مسیر تحول وجود و نیل به کمال شخصیت بی بدیل خود دارا هستند. تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.
بنابراین از یک نگاه ژرف ، برای زنان که وجودشان منبع احساسات، عطوفت و مهرطلبی و تمایل درونی اش مبتنی بر محبوب و معشوق بودن است و دوست دارد که بر دل و جان مرد حاکم باشد ، بسیار دشوار خواهد بود از مردی برای ازدواج خواستگاری کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ فرد دیگری برود. بطوریکه این امر با ویژگی های خاص شخصیتی او سازگار نیست.
بدیهی است برای یک مرد بیشتر قابل تحمل است که از دختری خواستگاری کند و پاسخ رد بشنود و بعد از مدتی از دختر دیگری خواستگاری کند و احتمالاً بازهم با جواب منفی مواجه شود تا این که سرانجام پاسخ مثبت دختر دیگری را برای ازدواج دریافت دارد.
هنگامی که آقایان به خواستگاری دختر ها می روند، آنها شنونده لفظ آری یا خیرخواهند بود و این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده ی واژه های آری و خیر می باشند.
هنگامی که آقایان به خواستگاری دختر ها می روند، آنها شنونده لفظ آری یا خیرخواهند بود و این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده ی واژه های آری و خیر می باشند.
پر واضح است که خواستگاری آقایان از خانم ها هرگز به معنای محدودیت آزادی و اختیار خانم ها در حق انتخاب همسر نیست. ازدواج دختر خانم ها همواره باید با آگاهی، اراده و اختیارشان همراه باشد و همه دخترها حق دارند از میان خواستگاران داوطلب ازدواج با آن ها، آن کس را که اصلح می دانند با آزادی کامل انتخاب کنند وهیچ گونه اجباری و تحمیلی در این ارتباط روا نیست.
از منظری دیگر به این مهم نگاه کنیم!
در جامعه امروز که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود، حلقه های خویشاوندی گسسته تر می گردد، دایره شناخت های متقابل خانواده ها و بالطبع پسرها و دخترها محدودتر می شود و ارتباطات خانوادگی و آمد و شدهای فامیلی و همسایگی به حداقل می رسد، چه باید کرد؟
باید به روش ها و شیوه هایی اندیشید که ضمن تکریم شخصیت متعالی، حساس و لطیف دختر زمینه طرح نظریات و نگرش ها و اعلام آمادگی آنها برای پذیرش تقاضای ازدواج از طرف افراد واجد شرایط و مورد نظرشان( در صورت تقاضا و خواستگاری) به گونه ای که بایسته و شایسته است فراهم شود. این اندیشه و روش می تواند به فرایند “انتخاب” دختر ها که از حقوق فطری و طبیعی آنان است، معنا و مفهوم روشن تری ببخشد. به سخن دیگر در فرهنگ حاکم بر جامعه اسلامی ما مسأله خواستگاری دخترها از پسرهای مطلوب و واجد شرایط ازدواج می تواند به صورت غیر مستقیم (از طریق شخص سوم) و در زیباترین و شایسته ترین وجه و با حفظ کرامت، شأن والا و احترام به مراتب صداقت، پاکی و سلامت اخلاقی آنان انجام پذیرد.
به یقین در روش غیر مستقیم که در بستری از اخلاق، صداقت، اعتماد و اطمینان متقابل مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن پاسداری از شخصیت ارزشمند دختران بیشترین مسؤولیت متوجه رابطین می باشد ، بطور مثال دختری یا خانواده دختر نگرش مثبت خود را درباره ویژگی های شخصیتی پسری که بطور نسبی او را می شناسند با فرد مورد اعتمادی در میان می گذارد این شخص ضمن بررسی کلیه جوانب امر در فرصتی مقتضی با پسر مورد نظر یا حتی خانواده وی ارتباط برقرار کرده نظر آنها را نسبت به زوجیت آن دو جویا می شود(به آنها اطلاع می دهد چنانچه مایل به ازدواج پسرشان باشند فلان دختر از کفایت و شایستگی های ارزشمندی برخوردار است) و در صورت موافقت دو طرف شرایط معارفه و شناخت متقابل بیشتر فراهم می شود.
به کلام دیگر، در دنیای امروز با توجه به پیچیدگی های خاص آن و محدودیت های موجود در ارتباط متقابل، ویژگی های شخصیتی جوانان و عدم برخورداری بسیاری از ایشان از مهارت های بایسته و شایسته اجتماعی در جهت گشایش فصل آشنایی به منظور شناخت متقابل و تمهید مقدمات امر ازدواج، علاوه بر شیوه مطلوب و پسندیده حاکم بر جامعه ما یعنی خواستگاری آقایان از خانم ها باید به روش و شیوه هایی اندیشید که هم تسهیل کننده امر ازدواج باشد تحت نظارت خانواده ها باشد و هم فرصت زوجیت جوانان واجد شرایط را بارور سازد.(شما کاربران عزیز و فهیم تبیانی ، می توانید با نظرات خود در جهت یافتن را های مناسب به ما و دیگر دوستانتان کمک کنید. )
الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...